بلوغ فعالیت اجتماعی یعنی از فعالیت چریکی دهه ی چهل و پنجاه رسیدن به زیر پل یادگار، چمران جلوی اوین شماره دادن،دور هم جمع شدن عرق خوردن، کافه رفتن در این گرانی، پوکر بازی کردن، مقاله نوشتن به امید آن که فلان دختر بخواند، پارتی رفتن، دختربازی، کافه کتاب زیرزمینی رفتن، موسیقی زیرزمینی ضبط کردن، گوش دادن، عاشق شدن. یعنی نگه داشتن هرچه برای تو زندگی خوانده می شود و به همین ساده گی است که می شود من رطوبت باشم و می شود آفتاب را هم دروغ گفت.
و مگر چیز بیشتری می تواند وجود داشته باشد؟
مِی 24, 2011 در 8:09 ق.ظ.
نه