آخ که این فقط یک لحظه است

بی گمان می رسد روزی،
روزی که هر لحظه چشممان به در منتظر خبر بد جدیدی نباشد.
چه راز آمیز است محکومیت من به دوست داشتن آن هایی که همه دربرابر چشمانم قربانی این بی عدالتی ناخواسته می شوند.
و من فقط نگاه می کنم.
امید اما انگار تنها تسکینی است بر این همه زشتی بی شرم.
«منو ببر یه جای امن..امن…»

نوشته شده در Uncategorized. برچسب‌ها: , , , . 2 Comments »